مجموعه شعر «هفت‌ها» منتشر شد

دومین مجموعه شعرم با عنوان هفت‌ها بالاخره منتشر شد.انتشار این مجموعه شعر خود داستانی عجیب و غریب دارد. کتابی که سه بار اسمش عوض شد.یک بار غیرقابل چاپ اعلام شد. بار دیگر کلی سانسور شد و بالاخره با عنوانی منتشر شد که شعری که این نام را داشت، از کتاب سانسورشد!

هفت ها شامل دو دفتر است یکی هفت ها که شامل شعرهای سالهای ۸۱ و ۸۲ من است و یکی هم با نام آدم در دم مرد هوا خراب است که مجموعه‌ی شعرهای سالهای ۷۹ تا ۸۱ است. البته حدود ۲۰ شعر را به دلیل واضح سانسور(!)ازکتاب بیرون گذاشته‌ام.

این کتاب در ۹۶ صفحه با قیمت ۱۱۰۰ تومان و توسط انتشارت هزاره سوم اندیشه منتر شده است.

در پشت جلد کتاب ناشر ، این توضیحات را آورده است:« مجتبی پورمحسن شاعر، منتقد و مترجم اولین مجموعه شعرش را با عنوان "من می خواهد خودم را تصادف کنم خانم پرستار " در سال 1379منتشر کرد. این کتاب دومین مجموعه شعر اوست. او علاوه بر فعالیت جدی در عرصه ی شعر منتقد و مترجم نیز هست و چند سالی است که نویسنده روزنامه ها و مجلات معتبر ادبی کشور است.از پورمحسن به زودی ترجمه آخرین کتاب کورت وونه گات ،نویسنده مشهور آمریکایی با عنوان "مردی بدون کشور"و همچنین سه کتاب شامل مجموعه گفت و گو هایی با نویسندگان ، شاعران و نمایشنامه نویسان بزرگ دنیا توسط همین ناشر منتشر خواهد شد.»

 

  

یک شعر از کتاب هفت ها را اینجا می‌َگذارم:

 

افتادن

 

دامنه امن بود

دامنه‌ها بودند

چه جای امنی بود

میان تو جا می‌گرفت

 

از این قله‌ها دارد

به دلت افتاده است

امن جای توست

به پیراهنت  می‌چسبی

به ارتفاعاتی که نفس می‌گیرد

به تو که کوتاه نمی‌آیی

شکاف‌هارا نباید پر کرد

وقتی دو قله فقط در یک‌جا به هم می‌رسند

از هیچ رویایی نباید بالا رفت

 

از تو به قله‌هایت فرار می‌کرد

هرشب بر قله می‌ایستد و می‌گوید

یک شب دیگر مرا به شکاف‌هایت دعوت کن

و می‌افتد

 

 

نکته‌ی مهم:انتشارات هزاره‌ی سوم اندیشه ، ناشر این کتاب برای چاپش خیلی زحمت کشید و در این آشفته بازار کتاب که امیدی به بازگشت سرمایه چاپ مجموعه شعر نیست‌، هم سرمایه‌گذاری روی کتاب را پذیرفت و هم با جدیت پیگیر انتشار کتاب بود.از مدیر محترم این انتشارات بسیار بسیار ممنونم.

تانگوی تک‌نفره

سکوت نفس می‌کشد

من رنج می‌کشم

سال ۸۵، سال از دست دادن

۱- موقع تحویل سال من از معدود کسانی بودم که آرزو نمی کردم  سال ۸۶ برایم سالی بهتر باشد.چرا که سال ۸۵ آنقدر برایم بد بود که مطمئنم سال ۸۶ از این بدتر نخواهد بود.  

۲- سال ۸۵ برای من سال از دست دادن بود.از دست دادن یک زندگی ، از دست دادن سلامتی و از دست دادن پول و...خیلی چیزهای دیگر هم از دست دادم.خیلی چیزها.حالا خیالم راحت است که در سال ۸۶ چیز زیادی برای از دست دادن ندارم.

۳- فکر کنید چهار سال کتابم درگیر سانسور بود و بعد از کلی بالا و پایین منتشر شد و من آنقدر از دست داده بودم که حالش را نداشتم مجموعه شعرم را در وبلاگم معرفی کنم.

۴-بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید.بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت....

فقر نظری

جمعه است از سر کار برگشته‌ام. تلویزیون را روشن می‌کنم. نیما حسنی‌نسب‌،کارشناس سینما(عنوانی که برایش زیرنویس شده است)می‌گوید این فیلم برادران کوئن تاویل‌پذیر است و می‌توان تفسیرهای زیادی از آن کرد. او عنوان تاویل پذیر را به عنوان حسن درباره فیلم می‌گوید. فکر می‌کنم فقر نظری باعث شده بسیاری از افراد کلمات را در حرف هایشان  خرج کنند بی‌آنکه اطلاع چندانی از ریشه نظری کلماتی که به کار می‌برند داشته باشند.به عنوان مثال هنوز آقای حسنی‌نسب نمی‌داند که تاویل‌ناپذیری، غایت متن هنری است.و متعالی‌ترین شکل برای هر اثر هنری زمانی است که آنقدر معنا در خود داشته باشد که به تاویل‌ناپذیری برسد. در واقع تفسیر‌پذیر خواندن یک متن به معنای تقلیل آن متن است نه حسنش. حالا تصورش را بکنیداین کارشناس سینما با این تناقض عجیب و غریب در حرفهایش، دارد فیلم را برای مخاطبانش نقد می کند.نتیجه چه می‌شود؟