ضیا موحد، دو کتاب و یک گفت و گو
کتاب ایران در جستجوی مدرنیته که مجموعه گفت و گو های رامین جهانبگلو با روشنفکران ایرانی است کتاب خوبی است که از هریک از مصاحبه هایش می توان چیزی به دست آورد. از بین این گفت و گو ها پیش از همه به سراغ گفت و گو با سیمین بهبهانی و ضیا موحد رفتم چرا که دغدغه اصلی ام شعر است. اگرچه جهانبگلو گفت و گو را بسیار بد شروع می کند جوری که اگر موحد نبود کار به جایی می رسید که در خلال حرف ها از هرچیزی گفته می شد الا شعر،اما ضیا موحد واقعا در جواب جهانبگلو دیدگاهی حرفه ای درباره ی شعر را مطرح می کند که در آن اصل بر ترجمه ناپذیربودن شعر است. موحد در پاسخ به این سوال مصاحبه کنند که چرا چرا شعر معاصر ایران در دنیا مورد استقبال قرار نگرفته و بر فرهنگ های دیگران تاثیر نگذاشته است میگوید که معلوم نیست چیزی که ما در ترجمه از شعر شاعران انگلیسی زبان می خوتنیم همان شعر آنها باشد. ضمن اینکه هرچند سالهاست که ما آثار شکسپیر را در اینجا می خوانیم اما این نمایشنامه نویس و شاعر بزرگ هیچ تاثیری بر فرهنگ ما نگذاشته است. به اعتقاد موحد ذات زبانی شعر ، آن را ترجمه ناپذیر می کند.
اخیرا مجموعه شعر مشتی نور سرد سروده ی ضیا موحد شاعر تجدید چاپ شده است. من این کتاب را در سال 1379 زمانی که اولین بار توسط انتشارات اکنون منتشر شده بود خاواندم و نقدی هم بر آن نوشتم که در روزنامه ی همبستگی یا صدای عدالت چاپ شد. نمی دانم چطور شاعری که چنین اعتقاداتی درباره ی شعر دارد شعرهای کتاب مشتی نور سرد را می نویسد که به نظرم شعرهای بسیار بدی هستند و حتا بسیاری شان اصلا شعر نیستند. اگرچه نباید از یاد برد که شاعر موقع نوشتن شعر لزوما اعتقادات شعری اش را اجرا نمی کند.