خدا به آمریکا برکت بدهد
آنها دوباره به اینجا بازمی گردند
یانکی های زره پوش رژه می روند
و سرود شادی هایشان را سر می دهند
همانطور که در دنیای بزرگ چهار نعل می تازند
خدای امریکا را شکر می کنند
ناودان ها با مرده ها بند آمده اند
کسانی که نمی توانستند شرکت کنند
دیگرانی که از خواندن امتناع کردند
کسانی که صدایشان را از دست داده اند
و کسانی که آوازشان را از یاد برده اند
سوارکارانی که شلاق های پاره دارند
سرتان به خاک مالیده می شود
سرتان حوضچه ای از کثافت است
سرتان لکه ای بر گرد و خاک است
چشمانتان بسته است و دماغتان
فقط بوی گند مرگ را استنشاق کرده است
و هوای مرده همه جا در جریان است
با بوی خدای آمریکا
ژانویه 2003
دموکراسی
گریزی نیست
کثافت ها زده اند بیرون
آنها همه چیز را از بین می برند
به پشت سرت نگاه کن
مرگ
کجا پیدا شد؟
چه کسی جنازه را پیدا کرد؟
وقتی پیدا شد مرده بود؟
جنازه ی کی بود؟
پدر یا دختر یا برادر یا خاله ی یا خواهر یا مادر یا پسر جنازه و تن رها شده کی بود؟
وقتی رها شده بود مرده بود؟
اصلا رها شده بود؟
چه کسی رهایش کرده بود؟
جنازه لخت بود یا لباس سفر پوشیده بود؟
چی پاعث شد که بگویی جنازه مرده است؟
تو گفتی که مرده است؟
چقدر می شناختی اش؟
از کجا می دانستی که جنازه، مرده است؟
جنازه را شستی؟
چشمانش را بستی؟
سوزاندی اش؟
همانطور رهایش کردی؟
بوسیدی اش؟
سلام تبریک میگم عالی بود و خیلی قشنگ خوشحال میشم اگه رو وبلاگم نظر بدین موفق و سربلند باشید
سلام . با نگرشی بر درونمایه های شعری در آثار زنان سپیدسرا به روزم . به روزگار بارووووونی ما هم سری بزنید.
حال و احوال؟ خواندم و لذت بردم.
سلام ..تبریک می گم ..کجایی ؟ بی خبریم ....به وبلاگ دوم ام سری بزن