-
مجله هفت شایسته تمشک طلایی
پنجشنبه 19 آبانماه سال 1384 16:15
آخرین شماره مجله ی هفت را که ورق زدم و خواندم کاملا مطمئن شدم که هفت یکی از بدترین مجلاتی است که در چند سال گذشته بازمینه هنری ادبی منتشر می شود. جدای از سرمقاله های افتضاح طالبی نژاد که در آن عادت دارد درباره هرچیزی از موضع بالا اظهار نظر کند( آنهم در حالیکه هیچ حرف تازه ای جز ناله های یک آماتور ندارد) گفت و گوهای او...
-
وبلاگ جدید آزیتا و نقدی بر کتاب او
دوشنبه 16 آبانماه سال 1384 15:07
آزیتا حقیقی جو که تناه چند روز پس از من وبلاگ نویسی را شروع کرده بود مدتی نمی نوشت. به دلایلی نا معلوم. او حالا تصمیم گرفته است دوباره به شکل جدی بنویسد. وبلاگ جدید او را با نام اتاقی از آن خود می توانید اینجا بخوانید. آزیتا حقیقی جو سال گذشته مجموعه شعری منتشر کرد با نام من از اولش اشتباه بودم . نقدی بر این مجموعه به...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 6 آبانماه سال 1384 17:51
دلم برای یک قزل آلای رسته از بند خیلی تنگ شده است. هر جا هست خوش باشد و شاعر
-
سه شعر از برنده نوبل ادبیات ۲۰۰۵
پنجشنبه 21 مهرماه سال 1384 20:03
حدود یک ساعت پیش خبرگزاری آسوشیتدپرس خبرداد که هارولد پینتر ، نمایشنامه نویس مشهور انگلیسی برنده جایزه ی نوبل ادبیات در سال ۲۰۰۵ شده است.به همین بهانه سه شعر از پینتر را که قبلا ترجمه کرده بودم در اینجا می آورم.ضمن اینکه گفت و گو ی مفصل مجله ی پاریس ریویو ربا او که چندی پیش ترجمه کردم را می توانید اینجا بخوانید: سه...
-
سخن عاشقانه رولان بارت
سهشنبه 19 مهرماه سال 1384 12:04
بعضی کتاب ها هست که وقتی می خوانی شان تمام وجودت را در بر می گیرد. آنقدر گیر می دهد بهت که مجبور می شوی تا ته بخوانی اش . علاوه بر این آنقدر تو را مسحور خودش می کند که مجبوری بعد از آن تا مدت ها به چشم کتب مقدس به آن نگاه کنی. یکی از این کتاب ها که دارم می خوانم سخن عاشق نوشته ی رولان بارت است.این کتاب را پیام یزدانجو...
-
شعری از ازرا پاند
یکشنبه 23 مردادماه سال 1384 15:22
ترجمه: مجتبی پورمحسن یک دختر درخت وارد دستان من شده است شیره ها از بازوانم بالا رفته اند درخت از سینه ی من به پایین رشد کرده است شاخه ها همچون بازوانم از من ریشه می گیرند درخت تویی خزه ها تویی تو بنفشه هایی هستی که باد بر فرازشان می وزد کودکی هستی چنان بزرگ و همه ی اینها برای دنیا احمقانه است
-
مایکل کورلئونه یا همان هوشنگ گلشیری
جمعه 7 مردادماه سال 1384 19:14
راستش انتشار ویژه نامه هوشنگ گلشیری در روزنامه شرق من یکی را که خیلی خوشحال کرد. چون مدتها بود که انتشار یادنامه هایی که جز آه و اندوه چیزی ندارند انتشار ویژه نامه گلشیری را باید یک اتفاق بسیار خوب دانست.گفت و گوی جالب حامد یوسفی با فرزانه طاهری ( که به طنز آن را می توان گفت و گوی مدیر یک مشاوراملاک با یک مشتری خوب...
-
چطور نویسنده خوبی می شوی؟
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1384 11:21
شعری از چارلز بوکوفسکی ترجمه: مجتبی پورمحسن باید با زنان زیادی خوابیده باشی با زنان زیبا وچند تا شعر عاشقانه ی خوب نوشته باشی نگران سن و سالت واستعدادهای تازه از راه رسیده نباش فقط خیلی آبجو بنوش بیشتر و بیشتر و حداقل هفته ای یکبار به پیست اتوموبیلرانی برو و سعی کن برنده شوی یادگرفتن رمز و راز بردن سخت است هر بی...
-
در غیاب ادبیات اروتیسم وجود نداشت
پنجشنبه 16 تیرماه سال 1384 12:32
«چرا ادبیات »مجموعه سه مقاله نه چندان بلند از ماریو بارگاس یوسا است که اخیرا با ترجمه زیبای عبدالله کوثری در کتابی کم حجم منتشر شده است.یوسا در چرا ادبیات به ضرورت های پرداختن به ادبیات اشاره می کند . به اعتقاد او برخلاف نظر عده ی زیادی که ادبیات نه پدیده ای سرگرم کننده که یکی از نیازهای زندگی امروز است. او در بخشی از...
-
ضیا موحد، دو کتاب و یک گفت و گو
یکشنبه 12 تیرماه سال 1384 10:56
کتاب ایران در جستجوی مدرنیته که مجموعه گفت و گو های رامین جهانبگلو با روشنفکران ایرانی است کتاب خوبی است که از هریک از مصاحبه هایش می توان چیزی به دست آورد. از بین این گفت و گو ها پیش از همه به سراغ گفت و گو با سیمین بهبهانی و ضیا موحد رفتم چرا که دغدغه اصلی ام شعر است. اگرچه جهانبگلو گفت و گو را بسیار بد شروع می کند...
-
افلاطون و راسل و دموکراسی
جمعه 10 تیرماه سال 1384 00:00
شاید تفاوت بین افلاطون و برتراند راسل تفاوت از زمین تا آسمان باشد اما این دو بزرگ درباره ی دموکراسی حرف های جالبی زده اند که این روزها خیلی فکرم را مشغول کرده است. افلاطون اعتقاد داشت دموکراسی حکومتی است که فقط به درد احمق ها می خورد. برتراند راسل هم میگفت خوبی دموکراسی این است که هیچوقت نمی شود منتخب مردم احمق تر از...
-
جعفر مدرس صادقی نویسنده ای معمولی است
چهارشنبه 8 تیرماه سال 1384 22:35
دارم سعی می کنم کتاب آب و خاک جعفر مدرس صادقی را بخوانم اینکه می گویم دارم سعی می کنم به این مساله برمیگردد که من هیچوقت نتوانسته ام حتا یک کتاب مدرس صادقی راتا آخر بخوانم. من معمولا سعی می کنم کتابی را که دستم می گیرم تا آخر بخوانم اما این مدرس صادقی تنها نویسنده ای است که هیچوقت نتوانسته ام یک کارش را هم تا آخر...